درگذشت حفیظ الله ممبینی ، شاعر پیشکسوت ایران ۱۳ آبان ۱۴۰۳ + علت فوت
درگذشت حفیظ الله ممبینی (آبگینه)، شاعر پیشکسوت ایران ۱۳ آبان ۱۴۰۳ به همراه علت فوت این داستان نویس و معلم بازنشسته آموزش و پرورش را در ادامه این بخش از کاشمر سلام قرار می دهیم، با ما همراه باشید.
درگذشت حفیظ الله ممبینی
حفیظالله ممبینی (آبگینه)، شاعر، داستاننویس و معلم بازنشسته آموزش و پرورش، دارفانی را وداع گفت.
حفیظ الله ممبینی (آبگینه) در سال ۱۳۲۵ در میداوود باغملک دیده به جهان گشود و سالها مدیر و آموزگار دبیرستان رودکی در هفتکل بود.
یک شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳ آیین خاکسپاری این داستان نویس، شاعر و منتقد ادبی در اهواز برگزار می شود.
حفیظالله ممبینی، شاعر، داستاننویس و معلم بازنشسته آموزش و پرورش، در سال ۱۳۲۱ به دنیا آمد و از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۵۹ تدریس کرد.
دغدغه انسانیت و انسان بودن انسانها را داشت و خود را جهانوطن و جهانشمول میدانست. بیشتر وقت خود را صرف مطالعه کرد. از ادبیات شرق و غرب میگفت و تمام ایسمها را من جمله ناتورالیسم، لیبرالیسم، مدرنیسم و پست مدرنیسم میشناخت.
نوشتههای او به گفته احمد شاملو سهل و ممتنع هستند یعنی آسان خوانده میشوند اما تقلید از آنها دشوار است.
او در نوشتههایش با استفاده از کنایه و اشاره و ایماژ مسایلی نظیر فقر، بیسوادی، بیماری و محرومیت را بیان میکند.
مجموعه شعرهای «دانههای اشک»، «چشمهسار غزل» و «مثنوی هزار و یک بیت» از زندهیاد ممبینی درخور ذکرند.
به همین مناسبت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان پیام تسلیتی صادر کرد.
مجید منادی در پیام خود نوشته است:« انالله و انا الیه راجعون
با تاسف و اندوه فراوان خبر درگذشت شاعر پیشکسوت حفیظالله ممبینی موجب تالم و تاثر اینجانب و اصحاب فرهنگ و ادب شد.
مرحوم شاعر، نویسنده و محقق در ادبیات عامه و به تعبیری مبدع سبک ادبیات روستایی بود.
تلاش و پشتکار این شاعر فقید در نگارش اشعار و داستانهای بومی در دهه ۴۰ و۵۰ او را به یکی از مطرح ترین نویسندگان و شاعران تبدیل کرد.
اینجانب درگذشت این شاعر گرانقدر را به خانواده داغدار ایشان، جامعه ادبی و فرهنگی استان تسلیت می گویم و از درگاه خداوند متعال برای ایشان رحمت و واسعه الهی طلب می نمایم.
روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.»
بیوگرافی حفیظالله ممبینی
حفیظالله ممبینی، شاعر، داستاننویس و معلم بازنشسته آموزش و پرورش، در سال ۱۳۲۱ به دنیا آمد و از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۵۹ تدریس کرد.
دغدغه انسانیت و انسان بودن انسانها را داشت و خود را جهانوطن و جهانشمول می دانست.
بیشتر وقت خود را صرف مطالعه کرد.
از ادبیات شرق و غرب میگفت و تمام ایسمها را من جمله ناتورالیسم، لیبرالیسم، مدرنیسم و پست مدرنیسم می شناخت.
نوشتههای او به گفته احمد شاملو سهل و ممتنع هستند یعنی آسان خوانده میشوند اما تقلید از آنها دشوار است.
او در نوشتههایش با استفاده از کنایه و اشاره و ایماژ مسایلی نظیر فقر، بیسوادی، بیماری و محرومیت را بیان می کند.
مجتبی گهستونی تاکید کرد:
این نویسنده و شاعر و منتقد ادبی، در دههی چهل به همراه منوچهر شفیانی با نگاهی متمرکز گوشههایی از جامعهی روستایی را به زبان فارسی با وارد نمودن بعضی از کلمات فولکلور به تصویر کشید.
که این کار وی مورد تقدیر و تعریف شاملو قرار گرفت و باعث دوستی عمیقی بین این دو نفر شد.
به گواه دیگر دوستان این نویسنده و شاعر فقید: حفیظ الله ممبینی حافظ، حافظه ملی و قوی ما است. دریایی از فولکور آشنا به گویشهای بومی است.
ایشان گنجینهای گرانسنگ برای فرهنگ و تاریخ این سرزمین بود.
گهستونی در ادامه بیان کرد: در سالهایی که در شورای شهر اهواز اشتغال داشتم بزرگداشتی برای حفیظ الله ممبینی برگزار کردیم و ایشان در آن نکوداشت گفت: «من سپاسگزارم نه به خاطر خودم که آفتاب لب بام هستم.
از این اقدام بسیار سپاسگزارم به خاطر تشویق جوانان.
آنان که با من بودهاند تصدیق میفرمایند که همیشه حق را به جوانان دادهام؛ سرمایههای اصلی مملکت. دوم، من کاری نکردهام. من بر دوش هیچ کسی منتی ندارم.
من ادای دین به جامعه، میهنم به سالار زنان، آزاد مردان به سرزمین پاک ایران خدمت کردهام.
تمام عمر دچار دغدغه بودهام. شاید انگاشته شود که نویسندگی، شاعر بودن، هنرمند بودن، نقاش بودن یا سایر هنرهای تفنن هستند.
من اگر چشم سودهام، اگر چشم پیر کردهام، اگر ناتوان شدم، افتخار میکنم که در راه حق بود، در راه مردم و در راه میهن بود.
دیگران جان و هستی دادند، جوان دادند. ما در برابر آنها سر تعظیم فرود میآوریم.
آنها در جبهههای نبرد حق علیه باطل و ما در سنگرهای فرهنگ بودیم.»
یکشنبه ۱۳ آبان آئین تدفین این قصهنویس، شاعر و منتقد ادبی در اهواز برگزار شد.
گردآوردی: کاشمر سلام