عکس و بیوگرافی بهناز جعفری بازیگر سینما و تلویزیون + زندگی نامه
عکس و بیوگرافی بهناز جعفری بازیگر سینما و تلویزیون + زندگی نامه
عکس و بیوگرافی بهناز جعفری
عکس و بیوگرافی بهناز جعفری بازیگر سینما و تلویزیون + زندگی نامه . در این قسمت بیوگرافی و عکس های بهناز جعفری بازیگر سینما و تلویزیون را ،
برای شما قرار داده ایم. همراه کاشمر سلام باشید.
نام و نام خانوادگی بهناز جعفری
زمینه فعالیت سینما و تلویزیون
تولد ۱۳۵۳
ملیت ایرانی
پیشه بازیگر
سالهای فعالیت ۱۳۷۳ تاکنون
بهناز جعفری (زاده ۱۳۵۳، تهران) بازیگر سینما،
تئاتر و تلویزیون ایران است. او برای بازی کوتاهش،
در فیلم «خانهای روی آب»،ساخته بهمن فرمان آرا،
از بیستمین جشنواره فیلم فجر،
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل زن را گرفت.
بهناز جعفری (زاده ۱۳۵۳، تهران) بازیگر سینما،
تئاتر و تلویزیون ایران است.
بهناز جعفری فارغالتحصیل رشته ادبیات نمایشی،
از دانشگاه آزاد اسلامی است. اولین فیلم او ،
که در نقش کوتاهی حضور داشت روسری آبی در سال ۱۳۷۳ بود.
او برای بازی کوتاهش در فیلم «خانهای روی آب»،
ساخته بهمن فرمان آرا از بیستمین جشنواره فیلم فجر،
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل زن را گرفت.
او همچنین در نمایش شب هزار و یکم ،
بهرام بیضایی بازی کرده است.
گفتگو با بهناز جعفری
بازیگری جدیترین مقوله زندگی بهناز جعفری است.
این موضوع را نهتنها از نقشآفرینیهایش ،
در قاب تلویزیون یا پرده سینما بلکه از خلال صحبتهایش،
هم میتوان فهمید. این موضوع برایش ،
تعارفبردار نیست، برای همین هم وقتی در سال۹۳،
از زبان پزشکش شنید که به بیماری اماس مبتلا شده،
خم به ابرو نیاورد و مصمم فعالیتهایش را دنبال کرد.
او یکی از سختترین نمایشهای زندگیاش،
«اتاق ورونیکا» را در این ایام بازی کرد ،
و از پای ننشست. بهناز جعفری که این روزها،
پاسداشت ۲۰سال فعالیت او نیز در چهارسو ،
برگزار شد، از آن دست بازیگرانی است که،
همهجوره برای نقشهایش زحمت میکشد.
او بیشک یکی از سختکوشترین بازیگران تئاتر است،
که با همه توانش تلاش میکند در این عرصه ،
خوش بدرخشد. گفتوگوی با این بازیگر تئاتر را،
از دست ندهید. بهناز جعفری در این گفتوگوی،
صمیمانه از زندگی و کارش صحبت کرده ،
و جزئیاتی درباره زندگی جدیدش با بیماری اماس،
را دراختیار مخاطبان قرار میدهد. او معتقد است ،
اطلاعرسانی و مطالعه درمورد این بیماری؛
میتواند راهکارهای مفیدی برای زندگی،
مسالمتآمیز با این بیماری را بههمراه داشته باشد.
اگر نترسم، کار هنری را باختهام!
بهناز جعفری: انرژیای که در تئاتر کسب میکنم،
با هیچ کار دیگری قابل قیاس نیست.
من هم به همان تئوری تکراری اعتقاد دارم،
که میگویند تئاتر راست و سینما دروغ محض است.
من همیشه در تئاتر ریکاوری شدم و خودم را ،
پیدا کردم. پیدا کردن شخصیتی که قرار است،
در تئاتر آن را بازی کنم، آشنا شدن ،
با این شخصیت و قرار گرفتن در نقش او،
تجربه بسیار خوبی برایم است. در برابر دوربین،
در مدیوم سینما یا تلویزیون، فرصت کوتاهی است ،
که فقط میتوان به آرشیو کتابخانهای مغز ،
رجوع کرد. طوری که همه چیز در یک پلان،
گرفته شود و میرویم برای پلان بعدی.
اما تئاتر اینطور نیست، اگر میتوانستم ،
همیشه و تا آخر عمرم در تئاتر میماندم،
زیرا امنیت عجیب و غریبی در تئاتر احساس میکنم.
هنوز سر فیلمبرداری که میروم میترسم،
حتی اجرای اول نمایشها هم برایم کمی ترسآور است.
تا پیله نقش باز شود و بتوانی خودت را،
پیدا کنی ترسناک است اما به نظرم اتفاق،
این ترس قشنگ است. اگر روزی نترسم،
کل کار و زندگی هنریام را باختهام.
از بازی کردن نقشهای منفی لذت میبرم
بهناز جعفری: من گوشهای از وجودم دوتا سیم لخت دارم،
که بعضی وقتها روی هم میافتد و اتصالی میکند،
آنوقت شخصیتی سرتق دارم. انرژی و زمینه،
نقشهایی که بازی کردهام را داشتهام که توانستهام،
از عهده آنها بربیایم. شاید به خاطر میمیک صورت و…
هم باشد که نقشهای منفی یا شخصیتهای،
مبارزهجو را به من پیشنهاد میدهند.
خودم هم همیشه از نقشهای خاص منفی ،
لذت بردهام چون جای کار دارد و بهراحتی نمیتوان ،
از پس آن برآمد. دوست دارم نبض نقشهای منفی را ،
بگیرم و ببینم که از این دنیا چه میخواهند.
من عزمم را جزم کردهام که با تمام وجود ؛
به نقشم خون و جان بدهم و آن را زندگی کنم،
تا ردپای خوب و بهیاد ماندنی داشته باشد.
این در یاد ماندن خیلی سخت است و تمام ،
این سختیهاست که از من یک دختر سرتق،
و یاغی نشان میدهد. فکر میکنم ،
باید آنقدر یگانه و خاص نقش را بازی کنم ،
که هرکس میبیند، بگوید فقط خود دیوانهاش،
میتوانست این نقش را بازی کند.
خودم را مرور میکنم
بهناز جعفری: وقتی به من اطلاع دادند،
که قرار است مراسمی برای اصطلاحا «پاسداشت»،
۲۰سال حضور من در عرصه تئاتر برگزار شود،
فراموش کردم که بهناز جعفری من هستم.
همیشه فکر میکردم اینطور مراسم معمولا ،
برای افراد سن بالاتر از من برگزار میشود.
اما یک مرور کردم و دیدم که باید تسلیم شوم،
و بله، بهناز جعفری من هستم و این مراسم ،
برای من است. نمیخواهم زیاد درگیر واژه ،
پاسداشت شوم، اما این مراسم برایم تلنگری است،
که در این مدت چه کردهام و از این به بعد ،
اگر فرصتی است کارهایی که نکرده ام را انجام دهم.
دوست ندارم دربارهام بگویند همان خانم بداخلاق!
بهناز جعفری: مردم ما معمولا هنردوست هستند،
و با ذوق و شوق و مهر فراوان به سمتم میآمدند،
امضا میخواستند و… برای من همیشه امضا دادن ،
و عکس انداختن و… خیلی کار سختی است.
همیشه در دلم ناراحت بودم و غر میزدم ،
که چرا دارم عکس میگیرم یا امضا میکنم و…
اصلا امضای من برای مردم چه ارزشی دارد؟
یا مثلا چه اهمیتی دارد که از من عکس بگیرند و…
فکر میکنم در مسیر هنر، کارهای یک هنرمند را ،
دنبال کردن کفایت میکند. اما زمانهایی بوده،
که خود من هم فکر کردهام که کاش از آدم بزرگی،
که دیدم، عکس میانداختم یا مثلا یکبار ،
استاد مشایخی روی یک برگه، متنی برایم نوشتند،
که آنقدر برایم عزیز بود که چند جای مختلف را،
برای نگهداری آن عوض کردم که نکند کاغذ خراب شود.
حتی دلم میخواست آن را قاب کنم و روی دیوار بزنم.
مجموعه این تجربیات و تفکرات باعث شده ؛
که کمی از خودخواهیهای قبلم فاصله بگیرم.
هر هنرمندی به واسطه وجود مردم زنده است ،
و انرژی مردم است که هنرمند را نگه میدارد.
در حقیقت نوعی بدهبستان بین هنرمند ،
و مردم انجام میشود؛ هنرمند اثر خود را ،
ارائه میدهد و مردم هم آن را میبینند.
این است که وقتی از من قدردانی میشود،
برایم تلنگری است که باقی عمرم را کارهایی،
انجام دهم که شرمنده نباشم و بعدها وقتی میخواهند،
از من حرف بزنند، نگویند همان خانم بداخلاق!
در برابر اماس گارد نگرفتم
بهناز جعفری: اولین برخورد من با اماس طوری بود،
که اصلا سر و صدا نکردم و واکنش هیجانی خاصی،
نشان ندادم. فکر میکنم لحظه اول شنیدن،
این خبر برای همه آدمها حتی به لحاظ شیمی بدن،
لحظه خاصی است و معمولا واکنش بهت،
و ناباوری نشان میدهد، اما من خیلی راحت ،
و حتی تا حدی خنثی برخورد کردم. دکتر گفت،
که به اماس مبتلا هستی و من گفتم عه؟
من هیچ گاردی در برابر اماس نگرفتم ،
و واکنش عجیب و غریبی نداشتم که بگویم ای داد،
ای هوار! آن را پذیرفتم و برای درمان اقدام کردم.
زندگی با اماس هم جریان دارد
بهناز جعفری: وقتی درمان و تزریق کورتون را ،
شروع کردم، فهمیدم که درباره این بیماری،
بیاطلاع و کمدانش هستم. به نظرم کلمه اماس،
کمی مهیبتر از خود بیماری است و معمولا ،
با شنیدن اسم این بیماری ترس ایجاد میشود.
در طول اولین روزهای درمانم، دیدم که پرستاران،
چقدر راحت از اماس حرف میزنند و آن را ،
یک بیماری هولناک غیرقابل درمان نمیدانند.
همه بگو و بخند میکردند و روند درمان را ،
توضیح میدادند. هیچکس از یک موضوع هیولایی،
صحبت نمیکرد و حتی یکی از پرستاران برایم،
تعریف کرد که خودش هم از سالها پیش ،
به اماس مبتلاست و دو بار هم زایمان کرده است.
دیدم زندگی با اماس هم جریان دارد و فقط ،
باید روی بعضی مسائل مثل استرس کنترل داشته باشم.
اگر بگویند اماس را از زندگیات میگیریم، ناراحت میشوم
بهناز جعفری: در طول درمان، کمکم متوجه شدم ،
نسبت به ماجرایی اشراف پیدا میکنم ،
که اصلا شاید لازم بوده که این اتفاق بیفتد.
یعنی برای من که یک آدم پراسترس،
پرخاشگر، تند و سریع و بداخلاق هستم،
حالت نرمال همین آرام و کندتر بودن است.
وقتی اماس باعث شد کمی آهستهتر راه بروم،
طمأنینه بیشتری داشته باشم، نفس عمیق بکشم،
روی اعصاب و استرسم کنترل داشته ،
و زندگی آرامتری داشته باشم، با خودم فکر کردم،
اصلا نکند زندگی نرمال همین است و من،
زیادی تند و سریع بودم. شعار نمیدهم اما اگر،
بگویند اماس را از زندگیات میگیریم و به قبل برگرد،
شاید ناراحت شوم چون دوستش دارم.
اماس مرا آرامتر کرده است
بهناز جعفری: اماس من را آرامتر کرده و چشم دلم را،
باز کرده است. من از چشم سر به چشم دل رسیدم.
همین که به خود خویشتنم آگاه شدم برایم،
اتفاق بسیار جالبی بوده است. هیچکسی،
هیچ کتابی، هیچ انسان فرهیختهای ،
و هیچ نقشی نتوانست چنین تاثیری روی من بگذارد؛
جز همین اعصاب بدنم که خودشان را تخریب میکنند.
این اتفاق باید در وجود و بدن من بیفتد که،
آگاهی پیدا کنم و چشم دلم باز شود.
این است که از این اتفاق خیلی لذت بردم ،
و بسیار روی زندگی شخصیام تاثیر گذاشت.
گیاهخواری، مفید اما سخت
بهناز جعفری: در این مدت هر پیشنهاد و توصیهای ،
که از سمت دوستانم میشد را با آگاهی ،
گوش میکردم و سعی میکردم انجام دهم.
تا قبل از این تصور میکردم یوگا برای افراد مسن ،
و بازنشسته است اما آن را امتحان کردم.
کلاسهای تیام، کسب آرامش، کنترل استرس و…
را امتحان و سعی کردم از همه آنها بهره بگیرم.
مدتی برای بهبود وضعیت تغذیهام به انجمن گیاهخواران رفتم،
و از خانم فراهانی(بازیگر و همسر بهزاد فراهانی)،
کمک گرفتم. آقای کوشکجلالی به من گفت،
که خام گیاهخواری تاثیر خوبی دارد ،
و اگر بتوانی ادامه دهی خیلی خوب است.
قبلا شنا، الان آبدرمانی
بهناز جعفری: کار جالب دیگری که انجام دادم،
آبدرمانی بود. من قبلا هم شنا میکردم اما ،
همزمان هم احساس میکردم که پاهایم،
یاری نمیکنند که بتوانم عرض استخر را شنا کنم.
اما نمیدانستم که اماس است و تصور میکردم،
ضعف یا خستگی است، برای تقویت عضلات،
به باشگاه رفتم، اما آنجا هم روی تردمیل،
زمین میخوردم. الان میفهمم که دلیل مسائل بدنی،
گذشته اماس بود. بعد از اماس آبدرمانی را ،
ادامه دادم و کسانی را دیدم که باوجود سن بالا،
حالشان خوب بود و خیلی به من انرژی دادند.
کلاسهای آب درمانی برایم خیلی خوب،
و جزء اتفاقاتی بود که جواب گرفتم. تصمیم دارم،
بعد از اینکه کمی سرم از کار خلوت شود،
باز هم آبدرمانی را شروع کنم.
از اینکه نمیتوانستم همپای گروه ورزش کنم، خجالت میکشیدم
بهناز جعفری: دورهای هم به ورزش پیلاتس پرداختم،
و زیرنظر یک مربی خوب و در منزل تمرین میکردم.
حقیقت این است که نگران بودم که اگر به شکل ،
گروهی ورزش کنم، نتوانم همپای بقیه پیش بروم.
درواقع خجالت میکشیدم که اسمم را صدا کنند،
و بگویند زود باش، به بقیه برس یا مثلا ،
همه ۲۰بار حرکت را انجام دادهاند و تو عقب ماندی.
اما بعد مدتی که تمرین پیلاتس را انجام دادم،
با مربیام به همفکری رسیدیم که این ورزش،
برای من مناسب نیست. در مجموع به این نتیجه رسیدم،
که حرکات قدرتی برای کسی که به اماس مبتلاست،
سخت است و بهتر است حرکات کششی،
انجام دهد. خیلی به این نوع از حرکات ورزشی،
پیلاتس علاقهمند شدم و آن را ادامه دادم.
سختترین تئاتر زندگیام را با ام اس بازی کردم
بهناز جعفری: اماس نتوانسته روی حرفه من،
تاثیر بگذارد تا آنجا که در دوران بیماری ،
سختترین تئاتر زندگیام یعنی «اتاق ورونیکا» را ،
بازی کردم و کسی شک نکرد که ممکن است،
بیمار باشم. تنها چیزی که وجود داشت،
این بود که به مچبندهایم نیاز داشتم چون،
نمیتوانستم زیاد روی پاهایم تکیه کنم ،
و باید استراحت میکردم. گاهی اوقات نمیتوانم،
تخمین بزنم که این پای عزیز من را تا آنطرف،
خیابان یاری میکند یا نه، اما هیچکدام اینها ،
جلوی فعالیتم را نگرفت.
همکاری با انجمن ام اس برای اطلاعرسانی
بهناز جعفری: دوست ندارم چند شاخه شوم،
و در انجمنهای خیریه مختلف باشم اما حضور،
کمی داشته باشم. ترجیح میدهم در یک انجمن ،
اما حضور ثمربخش داشته باشم، این بود ،
که با انجمن اماس آشنا شدم و همکاری کردم.
به این دلیل که این بیماری را خودم درک کرده ،
و تجربیات روحی خاصی درباره آن داشتم گفتم ،
که هرکاری لازم باشد برای کمک انجام میدهم.
جلساتی تشکیل میدادیم که چه کارهایی،
باید انجام داده و چطور باید اطلاعرسانی انجام دهیم.
به نظرم هنرمندان بیشتر میتوانند صدای خود را،
به گوش مردم برسانند. من هم به اندازه خودم ،
هرکاری که بتوانم برای آگاهیرسانی انجام میدهم.
شاید بتوانم بهعنوان یک عضو کوچک از انجمن اماس ،
و با اعلام ابتلایم، به دیگران بگویم که،
زندگی تغییری نکرده و همه چیز پیش میرود.
چهره اصل و اورجینال را دوست دارم
بهناز جعفری: در کشور ما عملهای زیبایی را ،
همیشه اول عوام انجام میدهند و بعد بازیگران،
و آدمهای مشهور، درحالیکه فکر میکنم،
در جاهای دیگر دنیا اول افراد مشهور و هنرمندان،
جراحی زیبایی انجام میدهند و بعد برخی آدمهای،
خاص آن جراحیها را انتخاب میکنند.
مردم ما آنقدر به جراحیهای زیبایی روی آوردهاند،
که اتفاقا بهنظرم بازیگران کمتر به آن میپردازند.
نوعی تناقض عجیب وجود دارد که مردم خودشان،
جراحیهای مختلف را انجام میدهند اما ،
از هنرمندان خرده میگیرند که چرا این همه جراحی،
میکنند. من همه چیز را اصیل و اورجینال،
دوست دارم که همه چیز طبیعی باشد.
به نظرم پیری هم باید عرصه بروز داشته باشد،
و چینهای سالخوردگی را هم دوست دارم، بپذیرم.
هیچگونه جنگ و مبارزهای هم با این چین و چروکها،
ندارم. البته من هم سعی میکنم با طراوت ،
و جوان باشم اما دوست دارم درآینده هم ،
یک پیرِ بامزه و خوب و دوستداشتنی شوم.
برای من مهم است که پوست متناسب ،
و خوب و دندانهای سالم داشته باشم ،
وگرنه علاقهای به جراحی و… ندارم.
گردآوری: کاشمر سلام